لامپها نمونهای عالی از شیوهای است که در آن قالبهای فلزکاری اولیه از دوران پیش از اسلام تا دورههای اسلامی ادامه یافت، و تنها با تغییرات تدریجی در طول قرنها، این اشکال را با ذائقه نوظهور اسلامی تطبیق داد. شکل پایه چراغ (1) به دوران رومیان باز می گردد و در سراسر منطقه مدیترانه گسترش یافته است. این شکل تا دوران اسلامی ادامه یافت و در سراسر جهان اسلام رواج داشت. ترکیب لامپ و پایه (2) 5-6 قرن دیرتر از (1) است، اما شکل اصلی هنوز یکسان است. عناصر سبک جدید اسلامی را می توان در شکل تعمیم یافته پاها، بر خلاف پنجه های حیوانی واقع گرایانه پایه قبلی مشاهده کرد. تورفتگی های برجسته تر پایه؛ و شکل های نرده وجهی شفت. به همین ترتیب، بخش چراغ (1) که از پایه جدا می شود را می توان با (3) مقایسه کرد که دوباره 5-6 قرن بعد است. چراغ متأخر از خراسان می آید و نوعی پایه دارد که در چراغ های قبلی دیده نمی شود. با این حال، بدنه و دسته آن به وضوح از نمونه های اولیه رومی و بیزانسی است. در این زمان، صلیب بیزانس به یک نخل تقسیم شده اسلامی تبدیل شده است. چراغ پرنده ای شکل (4) با قیطان های روباز و تزئینات متقارن حکاکی شده ظاهری بسیار اسلیمی دارد، اما این شکل را می توان به نمونه های اولیه بیزانسی نیز جست وجو کرد. این مثال خاص که مانند (3) از خراسان آمده است نیز نشان میدهد که فلزکاری اسلامی تحت تأثیر سنتهای شرق قرار گرفته است. منبت فیروزه ای چشم (در اصل در هر دو چشم) میراثی از سنت های فلزکاری بودایی در کشمیر، نه چندان دور از مرزهای شرقی جهان اسلام است. فلزکاران کشمیری مقادیر زیادی مجسمه بودایی را با فیروزه منبت کاری شده یا خمیر شیشه ای فیروزه ای رنگ برای چشم تولید می کردند. یادداشت هایی از نمایشگاه شکوه و شکوفایی، فوریه - ژوئن 2002. (ترجمه ماشینی از فرادادههای ناشر)